هر روز میتونه شروع یه زندگی جدید باشه. مخصوصا اگه اونروز خلاص شدن از دست یکی از امتحانا باشه.
هر روز میتونه شروع یه زندگی جدید باشه. مخصوصا اگه اونروز خلاص شدن از دست یکی از امتحانا باشه.
بزرگ شدن واقعا سخته. هر یه روزش حتی. هر یه روز که میگذره هزارتا فکر جدید، هزار تا دغدغه، هزار تا مشکل به آدم اضافه میشه. اونقد که دیگه ذهنم ظرفیت همشونو نداره.
کاش اینا اثرات امتحان فردا باشه. کاش فردا دغدغه کار و درس و اپلای و زندگی اونقد گنده و سخت به نظر نیان. کاش فردا خیانت آدمی که از بچگی جز الگوهات بوده، اونقدر ترسناک به نظر نیاد. کاش فردا پاشم و دلتنگی از گوشه گوشه این دل نزنه بیرون. کاش فردا اینقدر از بزرگ شدن نترسم.
پ.ن: خدایا شکرت و شکرت به همه خوشحالیا و غمامون. لطفا همه رو خوشحال کن.
متنفرم از هر چیزی که نمیذاره بتونم باهات حرف بزنم. مرسی که انقد خوبی در برابر قرهای احمقانم.
هدف جدید خرداد: stop being so lunatic
حتی تو اوج کلی کار...حتی تو سالن مطالعه مخوف طبقه منفی دو خوابگاه...حتی در حال اصلاح پروپوزال پر از کلی اشکال داور... بازم ترکیب پلی لیست بیکلام محبوبم و یاد یار و بک گراند صدای بارون معجزه میکنه.
دلم میخواد هوا رو بغل کنم. یهو بچپونمش تو یه کیسه و قایمش کنم تو کمدم. تو سرمای زمستون درش بیارم و بوش کنم و مستش بشم.
دلم میخواد یه قطعه از الان رو ضبط کنم. با همین صدای پرستو ها. با همین نسیمی که تو اتاق جاریه. با همین آرامش.
دلم خیلی چیزا میخواد و امان از دل.
کاش یه روز برسه که بتونم همه حرفای دلمو بنویسم... که یهو نصفه شب از فرط جمع شدن یه عالمه فکر ته دلم، به کد زدن پناه نیارم.
بزرگترین عیب داشتن چیزی که همیشه آرزوشو داشتی، ترس از دست دادنشه.
زیر اون درخت کاج، روی اون کوه بلند،
آفتاب غرق آسمون آبی شده بود و من غرق نگاهت.
میخوام که هر لحظم این شکلی باشه.